جدول جو
جدول جو

معنی ناخن گیر کردن - جستجوی لغت در جدول جو

ناخن گیر کردن
(صَ / صِ کَ دَ)
نرم کردن. چیزی را نرم کردن که ناخن در آن بند شود:
میکند امروز صائب موم نی در ناخنم
من که ناخن گیر میکردم به آهن خاره را.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صَ / صِ حَ / حِ زَ دَ)
کنایه از طمع زیادتی کردن و توقع بیجا داشتن. (آنندراج) (بهار عجم). طمع در چیزی بستن
لغت نامه دهخدا
(خُ پَ رَ دَ)
شاخ بهم گیر کردن، کنایه از شاخ بشاخ شدن. رجوع به شاخ بشاخ شدن شود
لغت نامه دهخدا
نرم کردن چیزی را بطوری که ناخن درآن بندشود: میکند امروز صائب موم نی در ناخنم من که ناخن گیرمیکردم باهن خاره را. (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار